جناب استاد مجتهد شبستری سالیانی در این حوزهها کار کرده و در دانشکده الهیات استاد بودهاند. شاگرد برخی از مراجع بودند. ایشان نامهای به مراجع تقلید نوشت که شما چهل سال است که تفسیر غیرانسانی و غیراخلاقی و توأم با خشونت از دین ارائه دادهاید. یک سری مقالاتی نوشته بود و گفته بود که اگر میتوانید اینها را نقد کنید.
ما به آقای شبستری درخواست دادیم که هر کجا شما بفرمایید ما حاضر به مناظره هستیم. البته ایشان نیامد و گفت که من فقط میخواهم با خود مراجع مناظره کنم. ای کاش میآمدند و بحث میشد و رسانهها هم پوشش میدادند. به نظرم هرچه دیالوگ برقرار شود و گفتگو شود انسان بهتر به واقعیت میرسد.
ایشان نظرشان این بود که اسلام با فرهنگ زمانه عجین بوده و منحصر به عصر جاهلیت است و دیگر به درد ما نمیخورد. لذا، نتیجه گرفته بود که بهترین راه این است که ما باید اسلام را کنار بگذاریم و حقوق بشر غربی را جایگزین آن کنیم.
همین آقای شبستری یک تفکری دارد و میگوید که هیچ کسی نباید قرائت خودش را قطعی بپندارد. در حالی که ایشان قرائت خودش را قطعی میپندارد. فکر میکنند که فقط خودشان میفهمند و دیگران نمیفهمند. یک مقداری از موضع بالا صحبت میکنند.
اگر آقای شبستری وارد بحث میشد، خوب بود. بالاخره ایشان در دانشگاه تهران همکار ما بود. ما هم حدود چهل سال است که با این مباحث آشنا هستیم. بنده این گروه پاسخها را در کتابی به نام نواندیشی و اصلاحگری دینی» جمعآوری کردهام. مخاطبان که مطالب را میخواندند، حتی کسانی که دوستدار آقای شبستری بودند، میگفتند که جوابهای شما قانعکننده است.
- منبع: مباحثات. نواندیشی در حوزه (۵) | گفتگو با دکتر محمدرضایی|link|
درباره این سایت